اگر با کودکانتان به سفر میروید خواندن این مطلب را از دست ندهید
تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۲۴۷۷۷
طبق تحقیقات انجامگرفته آسیبهای ناشی از حوادث از علل اصلی معلولیتها، ناهنجاریهای دایمی و مرگومیر در کودکان است و هر سال تعداد زیادی از کودکان حوادثی تلخ را تجربه میکنند؛ به همین دلیل پیشگیری از آسیب به کودکان مسئولیت بزرگی است که نیازمند تعهد و مشارکت دولت و خانوادهها و حتی خود کودک است.
والدین و مراقبان کودک در خانه و خارج از خانه باید با دقت در جزییات مانع از آسیبدیدن کودکان شوند و در پیشگیری از حوادث و ایمنی کودکان نقش فعالی داشته باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در گفتگو با زهرا کبیری، کارشناس مدیریت امداد و سوانح طبیعی، مربی امداد و کمکهای اولیه و همچنین مدرس طرح دادرس نکاتی که ممکن است در زمان وقوع این حوادث به مدیریت درست حادثه کمک کند را مرور کردهایم، نکاتی که خواندنشان برای والدینی که با کودکان خود به سفر میروند، خالی از لطف نیست.
نکات کاربردی برای تامین ایمنی کودک در جادهها
طبق مطالعات انجامگرفته در حوادث ترافیکی به ازای هر یک کودک که در اثر حوادث رانندگی فوت میکند، ۲۵۴ کودک به علت حادثه ترافیکی به بیمارستان مراجعه میکنند و ۴ کودک با معلولیتهای دایمی مرخص میشوند. همچنین بنا بر تحقیقات انجامگرفته آسیبهای ترافیکی علت اصلی مرگومیر بین سنین ۱۵ تا ۱۹ سال و دومین علت مرگ در بین کودکان ۵ تا ١٤ ساله است؛ اما برای پیشگیری از حوادث ترافیکی و در جهت ایمنی کودک در سفرهای نوروزی میتوانیم به اقدامات متعددی اشاره کنیم که در صورتی که والدین آنها را انجام دهند تا حد زیادی آسیب به کودکان را کم میکند.
کاهش سرعت به میزان یک کیلومتر بر ساعت موجب کاهش خطر تصادفهای آسیبزا به میزان ۳درصد و کاهش خطر تصادفهای مرگبار میشود.
استفاده از تجهیزات ایمنی برای کودکان را نباید نادیده گرفت؛ بد نیست بدانید که استفاده از صندلی حمایتی کودک در تصادف مرگومیر کودکان را بین ۵۴ تا۷۰ درصد کاهش میدهد.
به یاد داشته باشیم که کودکان زیر ۵ سال را نباید با موتورسیکلت جابهجا کنیم، قدرت عضلانی کودک در حدی نیست که بتواند از کلاه ایمنی استفاده و فشار ناشی از ایستادن یا شتابهای ناگهانی را تحمل کند.
یادمان باشد کیسه هوای خودرو اگر چه مزایایی برای بزرگترها دارد، اما خطرات جدی را متوجه کودکان میکند. احتمال آسیبدیدن کودکان زیر۱۳سال به دلیل بازشدن کیسه هوا زیاد است؛ بنابراین کودکان نباید در صندلی جلوی خودروهای دارای کیسه هوا بنشینند مگر اینکه کیسه هوا غیر فعال شده باشد. پس فراموش نکنید که کودکان باید در صندلی پشت و به دور از کیسه هوا بنشینند.
کودک هیچگاه نباید در خودرو تنها بماند؛ چرا که ممکن است ناآگاهانه ترمزدستی را خلاص کند یا در هوای گرم دچارگرمازدگی شود.
این را هیچگاه فراموش نکنید که کودک در هیچ شرایطی حتی در صورت خاموشبودن خودرو نباید پشت فرمان خودرو بنشیند.
والدین باید این را بدانند که کودک داخل خودرو نباید روی پای کسی بنشیند؛ چرا که در صورت توقف ناگهانی خودرو فرد قادر به حفظ کودک نخواهد بود و ممکن است از پنجره به بیرون پرتاب شود یا صورتش به داشبورد برخورد کند و باعث لهشدگی شود.
مسمومیت کودکان را جدی بگیرید
از دیگر مواردی که باعث آسیب به کودکان در سفر میشود مسمومیت است. سم مادهای است که مصرف مقداری از آن باعث میشود یک آسیب گذرا یا همیشگی در بدن کودک ایجاد شود. خوب است بدانید علاوه بر مواردی که ذاتا برای بدن زیانآور است، عناصر مفیدی مانند انواع خوراکیها و نوشیدنیها درصورت مصرف بیش از حد و نادرست ممکن است تبدیل به مواد مسمومکننده و زیانآور برای کودکان شود. سم از راههای مختلفی میتواند وارد بدن کودک شود و ایجاد مسمومیت کند، اما در سفر معمولا کودکان دچار مسمومیتهای گوارشی با خوردن و آشامیدن مواد خوراکی و مصرف بیش از اندازه آنها و همچنین مسمومیتهایی که با گیاهان سمی در طبیعت که با پوست و چشم کودکان تماس پیدا میکنند، میشوند.
از طریق علایم زیر میتوانیم به مسمومیت کودک در سفر به دنبال خوردن و آشامیدن مواد خوراکی پی برده و کودک را به مراکز درمانی انتقال دهیم.
سردرد و سرگیجه، تهوع و استفراغ، اسهال، درد شکم و حتی تغییر در وضعیت هوشیاری یا پاسخدهی کودک.
در مسمومیتهایی که در کودکان بر اثر تماس با گیاهان سمی در دامن طبیعت به وجود میآید، علایمی مانند قرمزی در ناحیه تماس، خارش، التهاب و تاول در کودک مشاهده میشود.
برای جلوگیری از عواقب وخیم انواع مسمومیتها در کودکان که ممکن است کودک را نیازمند احیای قلبی - ریوی کند، بهتر است با تشخیص علایم مسمومیت، کودک در کمترین زمان ممکن به مراکز درمانی منتقل شود.
ضوابطی که داخل ماشین فرزندانمان را تهدید میکند
هنگام شیردادن به کودک باید توقف کرد؛ چون در صورت تصادف یا ترمز ناگهانی وزن مادر روی کودک میافتد و باعث آسیب به کودک میشود.
به یاد داشته باشیم کودکان نباید روی صندلی خودرو در حال حرکت بایستند یا اینکه در عقب خودرو دراز بکشند. نیاز به تاکید هم نیست که کودکان نباید دست یا سر خودشان را از شیشه خودرو بیرون بیاورند.
این را بدانید که برای سوار و پیادهشدن از خودرو باید از درهای سمت راست یعنی به سمت پیادهرو استفاده کنیم و هنگام بستن درهای خودرو مراقب باشیم انگشتان کودک لای درِ خودرو نماند.
در ارتباط با استفاده از کمربند ایمنی که مانع از پرتشدن کودک به هنگام تصادف میشود باید به کودک با زبان ساده کودکانه آموزش دهیم که کمربند به گونهای باید بسته شود که یک قسمت از آن از روی شانه و نوار دیگر آن از روی شکم عبور کند. بد نیست بدانید بستن کمربند ایمنی خودرو خطر پرتشدن از وسیله نقلیه و ایجاد آسیبهای مرگبار یا سنگین به کودکان ۱۰ سال به بالاتر را بین۴۰تا۵۰ درصد کاهش میدهد.
شنا با جلیقه نجات و تیوب
ممکن است در سفر والدین با کودکان به ساحل دریا بروند؛ با توجه به رغبت فراوان کودکان به امر شنا حتی در آبهای کمعمق و در کنار شالیزارها ممکن است با آسیب دیگری به نام غرقشدگی در کودکان مواجه شویم. غرقشدگی زمانی اتفاق میافتد که آب وارد راه هوایی کودک شده و باعث ایجاد مشکلات تنفسی برای او میشود. اتفاقی که میتواند منجر به مرگ، معلولیت و یا بیماری در کودک شود. در این زمان دانستن نکات زیر ممکن است جان کودکان را تا رسیدن نیروهای امدادی نجات دهد.
اگر قصد رفتن به ساحل، دریا، شالیزارها و آبهای کمعمق دارید این را به یاد داشته باشید که جریان آب ممکن است کودک را به زیرآب بکشد؛ به همین دلیل والدین باید توجه داشته باشند زمانی که همراه کودکان خود به استخر یا ساحل دریا میروند از خوردن داروهای خوابآور خودداری کنند تا هوشیاری و دقت لازم در مراقبت ازکودکان خود را داشته باشند.
اگر کودکان میل به شنا در ساحل دریا دارند حتما باید در آن منطقه غریق نجات حضورداشته باشد.
هنگام شناکردن کودکان حتما باید جلیقه نجات و تیوب در دسترس باشد.
نکات ایمنی کاربردی هنگام بازی کودک
یکی دیگر از مواردی که باعث آسیب به کودکان در سفر میشود، سقوط کودکان است. سقوط اتفاقی است که در نتیجه آن کودک روی زمین، کف یا سطوح پایینی دیگر میافتد. اما در مسافرت احتمال این آسیب در کودکان بیشتر هم میشود و شاید بتوان گفت محلهای شایع سقوط ناگهانی کودکان در سفرهای نوروزی تجهیزات بازی (سرسرهبازی-تاببازی در پارکها) درختان و حتی سقوط از ارتفاع مانند کوه است.
برای ایمنی کودک در زمان استفاده از وسایل و تجهیزات بازی باید دقت داشته باشید که کودک وسط تاب بنشیند، روی تاب نایستد یا زانو نزند و هر دو طناب تاب را بگیرد.
باید دقت کنید زمانی که کودک دیگری مشغول تاببازی است، کودک دیگری پشت یا جلوی تاب قرار نگیرد.
مراقب باشید کودک تاب خالی را حرکت ندهد که برگشت آن به دلیل ناآگاهی کودک باعث برخورد تاب به او و آسیب میشود.
در مورد سرسرهبازی لازم است کودک هنگام بالارفتن با هر دو دست نردههای آن را بگیرد.
هنگام سُرخوردن مطمئن شوید کسی جلوی او نیست.
کودکان همیشه باید با پا و نه با سر از سرسره پایین بیایند. از سطح شیبدار سرسره بالا نروند.
اول پاهایشان را خارج کنند و سپس بلند شوند. پس از سُرخوردن سریع از سرسره کنار بروند که پایین آمدن کودک بعدی باعث آسیب به کودک نشود، البته این را هم بدانید که افتادن و زمینخوردن کودکان در بیشتر موارد خیلی جدی نیست و جای نگرانی ندارد.
ممکن است کودکان بر اثر سقوط از ارتفاعاتی همچون کوه یا بلندی دچار آسیبهایی از قبیل خراشیدگی، بریدگی، کوفتگی، شکستگی اندامها و حتی آسیبهای وارده به سر، نخاع، قفسه سینه و محوطه شکمی شوند که برای جلوگیری از آسیبهای بیشتر و مرگومیر درکودکان لازم است کودک را به مراکز درمانی منتقل کنیم.
همچنین فراموش نکنید که برای ایمنی کودکان لازم است هنگام کوهنوردی، رفتن به ارتفاعات و بلندیها و استفاده از وسایل بازی روی کودک خود نظارت دقیق داشته باشید. بازیها را ایمن و دقت کنید که وسایل بازی که کودکان استفاده میکنند به درستی طراحی و نگهداری و با یک سطح نرم و امن پوشانده شوند و حتی در صورت بازیهای پرجنب و جوش مانند اسکیت باید پوششهای محافظتی مانند مچبند، پدهای زانو، آرنج و کلاه ایمنی برای کودکان استفاده شود.
منبع: روزنامه شهروند
منبع: پارسینه
کلیدواژه: گردشگری دانستنی های سفر نکات سفر سفر با کودکان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۲۴۷۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«کودکان اُتیسمی» روی مرز باریک مرگ و زندگی
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله_ زهرا افسر: عکس یک دختربچه اصفهانی صفحه شبکههای اجتماعیام را پر کرده بود؛ عکس دیانای بالای آن بزرگ نوشته: «گم شده». چند روزی اخبار را زیر و رو میکنم اما کسی از پیدا شدن دخترک ۱۱ ساله چیزی نمیگوید. تا اینکه خبر دیگری از دیانا «دختر بچه گم شده اصفهانی» پخش میشود.
دیانا گم نشده بود؛ مادرش او را به یک باغ متروکه برده و با چاقو دخترش را به قتل رسانده؛ بعد جسدش را آتش زده و همه جا اعلام کرده که دخترش مفقود شده است. چند روز از این خبر میگذرد اما فکر این دختر از سرم بیرون نیامده. بستگان نزدیکش گفتهاند این دختر مبتلا به «اتیسم» بوده است. بغض تمام وجودم را میگیرد. به دیانا فکر میکنم؛ به مادرش و به تمام کودکان اتیسمی و خانوادههایشان.
نجات مهدیها
از همان ابتدای کودکی، دایره افرادی که میتوانست با آنها ارتباط برقرار کند بسیار محدود بود. در اولین رفتارهای مهدی، مادرش فکر میکرد کودکش اجتماعی نیست و این کاملاً طبیعی است. اما بعد از مدتی علائم جدیتری از خود را نشان دادند.
مهدی رفتارها و نگاههای متفاوتتری از هم سن و سالهای خودش داشت و نداشتن قدرت تکلم به اضافه موارد دیگری که روز به روز در او ظهور میکرد مادرش را مصمم کرد تا پیگیر این حالات فرزندش باشد. مهدی دچار اختلال یکپارچگی حسی بود؛ یعنی اگر سرش به جایی برخورد میکرد درد را احساس نمیکرد؛ اگر ساعتها غذا نمیخورد گرسنه نمیشد یا بعد از غذا خوردن احساس سیری نداشت. بروز رفتارهای کلیشهای و حرکتی، علائم بیش فعالی و حتی مشکلات گوارشی موارد دیگری بود که نشان میداد مهدی شرایط ویژهای دارد.
مادرش که یک زن دهه شصتی است از همان روزهای اول مواجهه با این علائم به خوبی در مورد این اختلال تحقیق کرد و به موقع درمان فرزندش را شروع کرد. سالهای ۸۸-۸۹ میزان آگاهی نسبت به اختلال اتیسم تقریباً صفر بود تا جایی که حتی عده زیادی از اقوام و آشنایان این مادر سعی کردند او را از پیگیری این اختلال منصرف کنند و نسبت به این موضوع بسیار بدبین بودند. اما زن جوان دست برنداشت و با پیگیریهایش متوجه شرایط مهدی شد. خیلی زود درمان کودک دو ساله شروع شد و همین رسیدگی به موقع باعث شد مهدی حالا در سن ۱۶ سالگی با یک بچه سالم تقریباً فرقی نداشته باشد و اگر کسی گذشته او را نداند چندان متوجه این اختلال در او نمیشود؛ هرچند که این اختلال تا آخر عمر با او همراه است اما شدت آن بسیار کاهش یافته و کنترل شده است.
مدارا با ترس
مهدی کودک مبتلا به اتیسم به همراه مادرش در مراکز توانبخشی دورههای لازم را میدیدند و آموزش آنها همچنان ادامه داشت. او به دستور پزشک داروهایی را برای افزایش سطح تمرکزش مصرف میکرد تا بتواند در هفتسالگی مانند بچههای دیگر به مدرسه برود. سال ۹۴ برای خواندن اول ابتدایی به مدرسه رفت؛ اما نه یک مدرسه عادی. او باید سال سرنوشتساز کلاس اول را در مدرسه استثنایی میگذراند؛ سالی که معمولاً در ذهن و شکلگیری پایه تحصیلی همه کودکان بسیار تأثیرگذار است مخصوصاً برای کودک اتیسمی که شرایط احساسی ویژهای را تجربه میکند.
مهدی، روزهای اول با مادر یا دخترخالهاش سر کلاس درس میرفت؛ اما طولی نکشید که با محیط ارتباط برقرار کرد و توانست تنها پشت نیمکت بنشیند. ترسی که مهدی هفت ساله داشت این بود که نکند برای بازگشت از مدرسه دیر به دنبالش بروند. برای همین یک سوال را مکرراً تکرار میکرد: «مامان! یعنی مدرسهم تمام شد، تو جلوی دری؟».
مطالعات و تحقیقات پزشکی نشان داده که کودکان دارای اختلال اتیسم، ترسهای شدید اجتماعی و احساسی را تجربه میکنند، ترسهایی که شاید برای کودکان یا افراد دیگر معنایی نداشته باشد و غیر منطقی به نظر برسد؛ اما تمام وجود فرد مبتلا به اتیسم را در برمیگیرد و باعث میشود علائم و رفتارهای غیرعادی در او تشدید شوند. کنار آمدن با ترسهای مختلف افراد مبتلا به اتیسم یکی از دشوارترین مواردی است که خانوادهای این افراد با آنها مواجهاند و به صبر زیاد و روحیه قوی برای مدارا با آن نیاز دارند.
اختلال یا استعداد؟
چند ماه گذشت و مادر مهدی خوشحال بود که توانسته با پیگیری به موقع، کودکش را در همان سن هفت سالگی به مدرسه بفرستد؛ تا اینکه یک روز مهدی ناراحت به خانه آمد و گفت دیگر نمیخواهد مدرسه برود. وقتی دلیلش را پرسیدند جواب داد: «من از بچههای دیگر دیرتر یاد میگیرم و آنها من را مسخره میکنند.» خانوادهاش گمان کردند بهانه میآورد تا از زیر درس خواندن فرار کند؛ اما پایان کلاس اول ابتدایی که رسید، مدیر مدرسه کارنامهها را تحویل داد و به مادر مهدی گفت باید یک بار دیگر بخاطر شرایط خاصش اول ابتدایی را تکرار کند. او در ریاضی و نقاشی خوب بود اما در فارسی نه. مهدی فارسی را از سمت چپ مینوشت؛ کاری که شاید بیش از یک اختلال یک استعداد و توانایی خاص باشد.
دومین سالی که مهدی کلاس اول بود هم تمام شد اما بار دیگر به او گفتند که نمیتواند به کلاس دوم برود. بالاخره با پیگیریهای فراوان مادر مهدی مشخص شد دلیل عقب ماندن فرزندش از سایر دانشآموزان کلاس این است که بچههایی که از لحاظ ذهنی مشکل دارند با آنها که معلولیت جسمی دارند و از نظر مغزی سالم هستند، با هم در یک کلاس هستند. در چنین شرایطی طبیعی بود که کودکان اتیسمی و کودکانی که از نظر ذهنی شرایط خاصی دارند از بقیه دانشآموزان عقب بمانند.
مهدی حالا ۱۶ سال دارد و چند سالی است به همراه خانوادهاش مهاجرت کرده است. کودکی که دو سال در کلاس اول ابتدایی درجا زده بود هفت ماه بعد از مهاجرت به ایتالیا میتوانست به ایتالیایی حرف بزند و بنویسد. حالا موفق شده در سن ۱۶ سالگی وارد دانشگاه شود؛ هرچند هنوز با برخی ترسها و اضطرابها و علائم دیگری از اتیسم دست و پنجه نرم میکند.
آدم امن کودکان خاص باشید
نکته مهم این است که با گذشت سالهای زیاد از شناسایی اختلالاتی مانند اتیسم، هنوز هم آگاهی چندانی نسبت به آن وجود ندارد. رسانههای مختلف، تولیدکنندگان آثار صوتی و تصویری و دستگاههای مربوطه، برای شناساندن بیماریهای خاص و فرهنگ رفتار با آنان چه کردهاند؟ چند اثر هنری در این زمینه ساخته شده است؟
فارغ از حوزه رسانه، کارکنان مراکز مختلف از کادر درمان و آموزش گرفته تا خدمات مختلف و شرکتهای خصوصی زمانی آگاهی و اطلاعات لازم درباره نحوه رفتار با این افراد را دارند؟ این کودکان روزی بزرگ میشوند و ح تی اگر در محیط تحصیلی جداگانهای درس خوانده باشند، نیاز دارند روزی کنار بقیه مردم وارد بازار کار شوند. گروههای مخالف جامعه چقدر پذیرش، معرفت و دانش کافی برای تعامل صحیح با این افراد را دارند؟
هرچند امروزه آموزشهای بیشتری درباره چگونگی رفتار با این کودکان به مردم داده شده؛ اما هنوز نوع رفتار صحیح با افراد اتیسمی آن طور که باید در جامعه فراگیر نشده است. نه تنها جامعه، حتی اطرافیان این کودکان ممکن است هنوز با این خلأ آموزشی مواجه باشند و درست ندانند که طرز برخورد با یک اتیسمی چگونه است. خیلی اوقات بستگان، ناخواسته روان کودک دارای اختلال اتیسم را مورد آزار قرار میدهند و این در حالی است که این افراد اتیسمی به هیچ عنوان نباید از طرف نزدیکان خود احساس ترس و ناامنی کنند.
کوچکترین جملات یا رفتارهای تهدیدآمیزی که شاید در مواجهه با کودکان عادی استفاده میشود برای کودک اتیسمی حکم یک محرک عصبی را دارد و او را به شدت به هم میریزد؛ حتی ممکن است باعث حس ناامنی و ترس ابدی در او شود، طوری که در بزرگسالی به صورت جدی احساس وحشت، او را آزار دهد. نزدیکان این افراد باید آدمِ امن زندگی کودک خود باشند و این حتماً به بهبود سریعتر آنها کمک کنید. اگر کودکی با بیماری خاص به شما اعتماد کند راحتتر تمرینات توانبخشی را انجام میدهد و شما را دشمن خود نمیداند. این همان راز بزرگی است که این خانوادهها باید آن را بدانند و راه و روشاش را پیدا کنند.
بیدفاع؛ مثل یک نوزاد
حتماً دیدهاید وقتی یک نوزاد متولد میشود با هر گریه او، دیگران نظرهای متفاوت میدهند زیرا متوجه خواسته نوزاد نمیشوند. ماجرای کودکان مبتلا به اتیسم هم همین است؛ آنها از سایر هم سن و سالهای خود مظلومتر و به نوعی بسیار بیدفاع هستند؛ مغز فرد اتیسمی نمیتواند در زمینه رفتارهای اجتماعی و مهارتهای ارتباطی به درستی عمل کند و به همین دلیل است که اکثر آنان منزوی هستند و نمیتوانند از همان سالهای اولیه رشد خود، با دیگران ارتباط برقرار کنند. اولین زنگ خطر برای خانوادهها میتواند همین ارتباط نگرفتن کودکان با محیط پیرامون باشد.
مورد دیگری که افراد حتی بزرگسال مبتلا به اتیسم ممکن است به آن دچار باشند؛ نداشتن قدرت تکلم است. همچنین این افراد در برابر تغییر رفتارهای تکراری و کلیشهای مقاومت دارند و در برقراری ارتباط چشمی تا حدی ناتوان هستند. همچنین این افراد نمیتوانند پاسخ مناسبی به محرکات محیطی نشان بدهند. اختلالات اتیسم، از لحاظ شدت علائم با یکدیگر متفاوت هستند و در سه سطح کلی دستهبندی میشوند: «سطح نیازمند حمایت، سطح نیازمند حمایت زیاد، سطح نیازمند حمایت بسیار زیاد»
نکته حائز اهمیت این است که اگر خانوادهها از همان سنین پایین موارد گفته شده و علائم کلی بیماریهای خاص از جمله اتیسم را بدانند و در صورت مشاهده آنها در کودک خود به پزشک مراجعه کنند؛ میتوانند درمان را شروع کنند و آینده او را نجات دهند. البته به شرط آن که در تشخیص این علائم دچار وسواس فکری نشوند و فقط به تشخیص قطعی پزشک تکیه داشته باشند.
نقطه امن بیرون از گود
اتفاق دختر بچه اصفهانی نه اولین مورد است نه احتمالاً آخرین. پرونده دیانا یادآوری کرد هر خانوادهای توان، آگاهی، صبر و قدرت مالی لازم حمایت و مراقبت از کودکان اتیسمی را ندارد؛ یادآوری کرد همه کودکان اتیسمی به اندازه مهدی خوشاقبال نیستند و شانس زندگی در خانوادهای را ندارند که تمام وقت در اختیار آنان باشند.
همه کسانی که بیرون از گود نشستهاند مادر کودک اصفهانی را مقصر میدانند؛ هرچند در غیرانسانی بودن اقدام او هیچ شکی نیست اما اگر مادر یا پدر آموزشهای لازم را ندیده باشند، تحت حمایتهای روانشناختی قرار نگیرند و در ثبات روانی قابل اطمینانی نباشند، وقوع چنین اتفاقات تلخ و آزاردهندهای بعید نیست.
اکثر خانوادههایی که کودک مبتلا به بیماری خاص مثل اتیسم دارند، تا تجربه کردن آسیب جدی فاصله چندانی ندارند. عدم حمایتهای مادی و معنوی و ناآگاهی گسترده در سطح جامعه این خانوادهها را مشکلات جدی مواجه میکند و سرنوشت بسیاری از زوجهایی که فرزند آنها دچار بیماریهای خاص باشد به جدایی و طلاق منجر میشود.
یک جستوجوی ساده در شبکههای اجتماعی، ناامیدی والدین این کودکان را نشان میدهد. روشن است که اگر این خواندهها به حال خود رها شوند و ساز و کارها مناسب برای حمایت از آنها تقویت نشود، نه تنها در بیماری اتیسم بلکه در ۲۶ گروه بیماری دیگر که در زیرمجموعه بیماریهای خاص قرار گرفتهاند شاهد این سرنوشتهای تلخ خواهیم بود. اینکه سرنوشت یک کودک مبتلا به بیماری خاص، شبیه مهدی باشد یا دیانا، تا حد زیادی میتواند در دستان مسؤولان باشد…
کد خبر 6099238